آوین ویژه»

سهمیه سوخت خودروهای آنلاین را بدون هماهنگی قطع کردند| مذاکرات را در دولت چهاردهم از سر می گیریم محفل انس با قرآن در گلوگاه افزایش ۱۲ درصدی صادرات کالا از گمرک استان زنجان توافق تاریخی ایران با همسایه‌اش در حوزه نفت و گاز معمای پیکاسو در موزه هنرهای معاصر تهران حل می‌شود «آذر هفت صبح»؛ ماجرای ۵ جوان که در یک تصمیم گیری زندگی‌شان را نابود می‌کنند فرار نیمی از پرستاران از بیمارستان‌ ها! | بیکاری به ایستگاه پرستاران رسید خبر فوری برای سهامداران | مراحل ثبت نام سهام اعلام شد توزیع ۲۰۰ تن میوه نوروزی توسط سازمان میادین شهرداری تبریز تصمیم ترامپ‌پسند مالک فیسبوک بایدن را عصبانی کرد تبیین مسائل برای دانشجویان نباید با ادبیات کلیشه و تکراری انجام شود راهپیمایی باشکوه روز قدس در مرکز «کشمیر»+ فیلم بمباران مناطق مختلف لبنان از سوی رژیم صهیونیستی آیا تهدید آمریکا به حمله نظامی علیه ایران جدی است؟ اسکان ۳۴۰۰ نفر در فضاهای مسقف بوستان زائرپذیر غدیر کاهش ۴۰ درصدی سرقت منزل در سرپل ذهاب آغوش باز معاونت علمی برای استفاده از ظرفیت‌های علوم انسانی در «حکمرانی فناورانه» فعالان نماز در مدارس «گناوه» تجلیل شدند

0

ماجرای مردی که مغزش را به یک آرمادیلو پیوند زد!

  • کد خبر : 73869
  • ۰۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۵
ماجرای مردی که مغزش را به یک آرمادیلو پیوند زد!

محمدرضا یاری‌کیا کارگردان فیلم کوتاه «آرمادیلو» با اشاره به فضای فانتزی این فیلم گفت که «آرمادیلو» داستان مردی است که مغزش را می‌فروشد.

محمدرضا یاری‌کیا کارگردان فیلم کوتاه «آرمادیلو» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ایده اولیه این فیلم گفت: ایده این فیلم از یک داستان کوتاه شکل گرفت که خودم نوشته بودم. البته در آن داستان کوتاه، مسائل و خرده‌قصه‌های دیگری هم وجود داشت اما قصه اصلی آن تبدیل به فیلمنامه شد. درواقع هدف من این بود که فیلم «آرمادیلو» دیالوگ‌محور باشد.

وی درباره قصه این فیلم توضیح داد: قصه «آرمادیلو» درباره یک پدر خیلی چاق است که نمی‌تواند تحرک داشته باشد. این پدر به دلیل داشتن مغز متفاوت و توانایی‌هایش قابلیت پیوند به یک آرمادیلوی زرد برزیلی را دارد. این حیوان در آمریکای جنوبی زندگی می‌کند و فضای داستان کاملاً فانتزی است. درنتیجه این اتفاق یک شرکت تحقیقاتی به خانواده این پدر مبلغ هنگفتی را پیشنهاد می‌کنند تا مغز پدر را به آرمادیلو پیوند بزنند.

این کارگردان درباره روند نگارش فیلمنامه گفت: در روند نگارش فیلمنامه، سعی کردم فضای گرم خانوادگی را نمایش دهم. با توجه به اینکه موضوع فیلم ما این است که یک شرکت تحقیقاتی به این خانواده پیشنهاد می‌دهد که مغز پدرشان را بخرد و مبلغ زیادی هم پیشنهاد می‌دهد اما دیگر پدرشان حضور فیزیکی نخواهد داشت؛ این قصه فضایی غمگین دارد و در موقعیتی کمیک و گروتسک روایت می‌شود.

وی درباره مهم‌ترین چالش‌های ساخت این فیلم بیان کرد: مهم‌ترین چالش ما در این فیلم پیدا کردن لوکیشن بود. می‌خواستم لوکیشن فیلم فضایی سیاه باشد که مخاطب نتواند محل دقیق خانه را تشخیص دهد. این خانواده حتی برق هم نداشتند و ما با نور شمع نورپردازی کردیم. در طراحی صحنه نیز فضای گروتسک را در نظر داشتیم.

یاری‌کیا درباره طراحی صحنه و المان‌های بصری فیلم عنوان کرد: در مرحله تولید، می‌خواستیم همه چیز رئال نباشد. چاقی پدر و خانه در این فیلم رئال نیست، در نتیجه از اکسسوار و لوازم خانه کم و قدیمی استفاده کردیم. حتی برای پدر، تخت چوبی در نظر نگرفتیم، بلکه تخت به شکل داربست و منحصربه‌فرد بود.

ماجرای مردی که مغزش را به یک آرمادیلو پیوند زد!

این کارگردان درباره انتخاب بازیگران تصریح کرد: ما پنج شب فیلمبرداری کردیم که شب‌کاری بود. دلیل شب‌کاری ما هم این بود که نمی‌خواستیم صدای بیرون، مانند ماشین و ساخت و ساز شهری در فیلم قرار داشته باشد و بتوانیم در صداگذاری، صدای مناسب قصه‌مان را انتخاب کنیم. تمام سعی‌مان را کردیم که هفت بازیگر ما به یک میزان بازی و دیالوگ داشته باشند و بازی‌ها خیلی تفاوت نداشته باشند و با هم هماهنگ شوند. از طرفی سعی کردیم بر اساس شخصیت‌پردازی فیلمنامه، شخصیت هر کسی مخصوص به خودش باشد.

وی درباره دغدغه‌ای که در ساخت این فیلم داشته است، گفت: دغدغه من این بود که در فضایی کمیک، یک مسئله جدی را مطرح کنم. سعی کردم فیلم به سمت ملودرام و غمگین شدن نرود. به شخصه بیش از هرچیزی سعی می‌کنم در فیلم کوتاه تجربه کنم و خیلی خودم را درگیر تکنیک‌ها، هزینه‌ها و … نمی‌کنم. بیشتر قصه و موضوع برای من اهمیت دارد. سعی می‌کنم قصه‌هایی را انتخاب کنم که عمومیت دارند اما تلاش دارم پرداخت متفاوتی نسبت به آنها داشته باشم.

این فیلمساز در پایان تاکید کرد: همواره سعی کرده‌ام مسائل و دغدغه‌های اجتماعی جامعه را در فیلم‌هایم ارائه کنم. نگاه جدید و مخصوص خودم را وارد فیلم می‌کنم اما اینکه چقدر در این زمینه موفق بوده‌ام، نمی‌دانم.

عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از نویسنده، کارگردان، تهیه‌کننده: محمدرضا یاری کیا، بازیگران: حامد سوری، ایمان حسینی، پروا افشار، حسین میرزایی، عاطفه مکوندی، پریسا عظیمی‌فر، محمدرضا فردوسی، مدیر فیلمبرداری: روح‌اله کریمی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: رائین فخرآبادی، صدابردار: کوروش فرجاد، صداگذار: رسا رستم، تدوینگر: هرا خانمیرزایی، طراح صحنه: آزاده خلج‌زاده، طراح لباس: آیدا لطفی، مدیرتولید: سید حسین میرزکی، عکاس: یاشار یوسفی، مترجم: رامین کاشانی، گریمور: تارا توهمی، اصلاح رنگ و نور: درنا خلوتی، آهنگساز و نوازنده: روح الله کریمی و نوازنده: محمدرضا یاری کیا.

لینک کوتاه : https://avindaily.ir/?p=73869

جویای نظرات شما هستیم

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین درج کامنت در آوین‌دیلی
  • کامنت‌های ارسالی شما، ابتدا توسط سردبیر آوینی ما بررسی خواهد شد.
  • اگر کامنت شما، حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.