آوین ویژه»

سرمربی مس رفسنجان: امروز روز خوب ما نبود دولت وام ۳۰۰ میلیون تومانی این گروه را واریز کرد + شرایط دریافت روسیه: جنگنده میگ- ۲۹ نیروی هوایی اوکراین ساقط شد فراخوان جذب مدرسین و اساتید قرآنی در دارالقرآن خانه کارگر پیام تسلیت عمار حکیم در پی حادثه بندر شهید رجایی پرواز وارداتی‌ها، سکون هیبریدی‌ها آغاز هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در کرمان افشاگری گاردین از حادثه آمستردام رزمایش هوایی کره‌جنوبی، آمریکا و ژاپن راهیابی ۷ اثر از هنرمندان البرز به مرحله نیمه‌نهایی جشنواره سرو سیمین مکان‌یابی صحیح، مزیت مهم فولاد اقلید پارس تداوم صعود بورس؛ شاخص کل ۲۸ هزار واحد رشد کرد سقوط تاب زنجیری در پارک کوهپایه شیراز ۵ مصدوم برجا گذاشت یک محکوم به قصاص نفس در محمودآباد از قصاص نجات یافت اولین واکنش رهبر انقلاب به سقوط سوریه + فیلم عکس کدام شهیدان زینت بخش اتاق رئیس سازمان تبلیغات اسلامی است؟ برنامه جام جم و ادامه مناظره درباره ساترا بن‌گویر: مخازن سوخت غزه باید بمباران شود

0

سروده تازه ملکیان درباره غدیر و ولایت علی (ع)

  • کد خبر : 11516
  • ۲۸ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۶
سروده تازه ملکیان درباره غدیر و ولایت علی (ع)

محمدحسین ملکیان در سروده تازه‌ای به غدیر و ولایت امیرالمومنین (ع) پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری مهر، محمدحسین ملکیان شاعر جوان اصفهانی در شعر تازه‌ای به مسأله غدیر و ولایت امیرالمومنین علی (ع) پرداخته است.

در ادامه متن مشروح این چهارپاره را می‌خوانید؛

*

میهمان داشتم شبی که گذشت

نمک سفره‌مان محبت بود

تا سحر بحث و گفتگو کردیم

بحث درباره ولایت بود

*

وارد خطبه غدیر شدیم

بحث بالا گرفت روی «ولی»

من به معنای «پیشوا» دیدم

او به معنای «دوستی» علی

*

گفتم: اصلاً بیا مرور کنیم!

همه را جمع کرد پیغمبر

بعد هم آن همه جهاز شتر

روی هم ریختند و شد منبر

*

با علی رفت روی منبر و گفت:

«این علی است و من پیمبر دین

پس اگر دوست‌دار من هستید

با علی دوستی کنید!» همین؟!

*
خسته بودیم هر دو، از طرفی

آن همه بحث هم نتیجه نداد

میهمانم که راه دوری داشت

صبح، بعد از نماز، راه افتاد

*

صبر کردم، دو ساعتی که گذشت

خواستم از میانه جاده

بازگردد به سمت من، گفتم:

اتفاق مهمی افتاده

*

هرچه اصرار کرد من گفتم

با تو یک صحبت مهم دارم

تا که برگشت گفت: جریان چیست؟

گفتم این است: «دوستت دارم»!

*

گفت با خشم: «از میانه راه

بازگرداندی‌ام برای همین؟!

نکند واقعا زده به سرت؟!»

گفتم: آرام! لحظه‌ای بنشین

*

خواستم این قرار بیهوده

به تو ثابت کند رسول‌ الله

حاجیان را برای گفتن این

برنگرداند از میانه راه!

*

تازه گیرم که گفته پیغمبر

با علی دوستی کنید، ولی

برو تاریخ را بخوان و ببین

چه گذشته است بعد او به علی!

*

این که بعدش چه شد نپرس از من

ماجرا جانگداز خواهد شد

سفره دل اگر که باز کنم

سفره روضه باز خواهد شد

*

حال دیگر برو برادرجان

راه دور است و جاده ناهموار

باز اگر آمدی علی‌آباد

قدمی هم به چشم ما بگذار

*

برو دست خدا به همراهت

راستی! قبر حضرت زهرا

بعد عمری هنوز هم مخفی است

از بزرگان‌تان بپرس چرا؟!

لینک کوتاه : https://avindaily.ir/?p=11516

جویای نظرات شما هستیم

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین درج کامنت در آوین‌دیلی
  • کامنت‌های ارسالی شما، ابتدا توسط سردبیر آوینی ما بررسی خواهد شد.
  • اگر کامنت شما، حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.